ترانه ی هفدهم - دال
ابرهای آسمانِ هر سرزمینی
شبیهِ مردمانِ همان سرزمین میبارند
ما هرگز رودررویِ دریا
با دریا سخن نگفتهایم
ما باید برگردیم
چه کردههای از یاد رفتهی راهها را مرور کنیم
پلها، منزلها، واژهها، ویرانهها را مرور کنیم
ببینیم چند کلمه کم آوردهایم
چند چراغ شکسته
خاطرهی کدام علاقه را در خانه جا نهادهایم.
شبیهِ مردمانِ همان سرزمین میبارند
ما هرگز رودررویِ دریا
با دریا سخن نگفتهایم
ما باید برگردیم
چه کردههای از یاد رفتهی راهها را مرور کنیم
پلها، منزلها، واژهها، ویرانهها را مرور کنیم
ببینیم چند کلمه کم آوردهایم
چند چراغ شکسته
خاطرهی کدام علاقه را در خانه جا نهادهایم.
هی روزگارِ غریب
اصلا این احتمال را هم نمیدهیم
که گاه ممکن است یک اشتباهِ درست
تا کجا از یک دُرُستِ بیاشتباه کاملتر باشد!